دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

یادمه این کتاب و 2سال پیش دادمش به یک بنده خدایی که بخونه ..بگین طرف اصلا کتاب خون نبوده، که بخواد بخوندش...منم فکر کردم دیگه نامیرا ی منو نمیاره ..ولی امروز بالاخره اورد برام ..فقط خداروشکر جلدش کرده بودم چون وقتی اوردش کاملا خاکی بود جلدش و کثیف ...منم جلدشو باز کردم....ولی فکر کنم از آخرم نخونده:دی

:))


برچسب:کتاب هایی را که امانت میگیرم به بهترین شکل مراقبت کنیم+حتما بخوانیمش

  • ۹۴/۱۲/۱۲
  • یک دختر شیعه

جا کتابی