دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

بعضی شب ها بی خوابی میزند به سرت...دلت میخواهد بنویسی...می دانی چه بنویسی ولی نمی دانی چگونه پیاده کنی کلمات ذهنت را...

برای نوشتن هم باید بخواهد تابتوانی...وگرنه خودت را هم که بکشی نمیتوانی...

  • ۹۵/۰۲/۲۴
  • یک دختر شیعه