معمولا عادت دارم بیشتر مواقع یا چادر لبنانی بپوشم یا عربی،هر چند معتقدم چادر ساده قشنگیه خاصشو داره، ولی برحسب عادت و راحت تر بودن عربی و لبنانی بیشتر سرم می کنم.
جمع کردن چادر ساده یکمی سخته برام، کشم نداشته باشه که دیگه هیچی: )باید دو دستی طرف راست و چپشو بگیرم که از سرم لیز نخوره.
بر حسب اتفاق چادر سادمو پوشیدمو و رفتم کلاس ، موقع نماز که شد رفتم نماز جماعت، متاسفانه و سهوا ی ذره از پایین چادرم افتاده بود رو مهر خانم پشت سریم، که این اتفاق زیاد میفته برا خانم ها.
وقتی نماز تموم شد صدام زد برگشتم که بپرسم جانم ،چی شده ؟ تقریبا با حالت داد و عصبانیت هرچی تونست بارم کرد : ) مهربون ترین بخش گفته هاش با حالت داد این بود:
_ نمی فهمی وقتی یکی داره نماز می خونه چادرتو جمع کنی ،شعورت نمی کشه؟
این مهربون ترین بخشش بود وقص علی هذا...( :
تو اون لحظه نمی دونستم چی بگم واقعا...فقط بعد چند ثانیه بهش نگاه کردم و گفتم :واقعا شرمندم ! کامل سهوی بود ، تو رو خدا ببخشین،معذرت می خوام.نماز بعدیم دیگه چادرمو تا جایی که جا داشته باشه می کشم جلو که لبش نیفته رو مهر شما( : بعد سریع رومو برگدوندم جلو که جلو جمع چیز دیگه ای بارم نکنه: )
نماز بعدیم کش چادرمو جدا کردم و تا جایی که جا داشت کشیدم جلو صورتم، طوری که تقریبا دیگه هیج جارو نمی دیدم...
گذشت ، گذشت ، گذشت...
بعد چند روز که دیدمش گفت: خانم حلالم کن، من واقعا شرمندم ، اون لحظه نفهمیدم چی گفتم، برای ی ذره چادر افتادن خیلی داغ کردم ، ببخشین تو روخدا...
به صورتش لبخند زدمو گفتم : کاری نکردین که بخوام ببخشمتون،شما در اصل باید منو ببخشین که چادرم مزاحم نمازتون شده بود : )
از اون موقع به بعد هر موقع میبینتم محاله نیاد جلو سلام و احوال پرسی!
حس خوب یعنی همین...یعنی همین این که تو اوج این که یکی هرچی دلش می خواد بهت بگه و برای چند ثانیه تحمل کنی چیزی بهش نگی...
مهربون بودن سخت نیست فقط یک ذره تحمل بالا می خواد همین!
چرا بعضی ادما با کوچیک ترین چیز عصبانی میشن و داغ می کنند!؟
الهم الرزقنا اخلاق الحسنه ...
واقعا تو ی مواردی خیلی می لنگیم، و کم تحملیم: )
- ۹۵/۱۰/۰۷
مهربون باش
مواظب مهربونیاتم باش