دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

به نظر من اصولا کتاب های اخلاق سه دسته هستند:

یک دسته از کتاب های اخلاق خواندنش مثل یک رمان و داستان، نهایتا یک روز یا دورز طول می کشد، خیلی راحت و روان هستند مثلکتاب های حاج آقا پناهیان،  شهید مطهری، استاد صفایی حائری، کتاب های حضرت اقا حتی و ....

یک دسته در حد معمول هستند نه زیاد راحت هستند و نه زیاد سخت، مثل: کتاب های آیت الله مکارم ، یا مثلا کتاب های آیت الله  جوادی آملی و ....

 یک دسته سوم هستند که وقتی ادم می خواندش احساس در فضا بودن بهش دست می دهد بس که سنگین است و ثقیل ،از این جهت که متنش با نثر قدیمی نوشته شده است و  اصطلاحات ش یک کمی دشوار است، یکی از همان کتاب هایی که همیشه آرزو یش را داشتم بخوانم  با تعاریفی که راجع بهش  زیاد شنیده بودم کتاب معراج السعادة ملا احمد نراقی بود، یک کتاب هشتصد صفحه ای و پر از متن های ثقیل. یکی از برکات این ماه،  این بود که بالاخره روزی ده صفحه بعد نماز صبح شروع کرده ام به خواندنش، معراج السعاده کتابی ست به نظرم که خواندن هر صفحه اش احتیاج به فکر و تامل دارد...

به نظرم این کتاب با تمام ثقیلی و سنگینی اش می ارزد به شیرینی های معنای نهفته در پس هر بندش...

...


  • ۹۶/۰۱/۱۲
  • یک دختر شیعه