دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

هر موقع راه را گم می‌کنم، هر موقع سر‌گردان می‌شوم ، هر موقع بین دو راهی می‌مانم، هر موقع به بیراهه می‌خواهم بزنم، هر موقع نمی‌توانم راه درست را از غلط تشخیص بدهم، هر موقع نمی‌تواتم حق را از باطل تشخیص بدهم در این دوران اشد الازمنه، در این دوران غیبت...

تنها و تنها ذکر شما می‌تواند کمک‌م کند و از دو راهی نجات‌م بدهد...و توسل به شما می‌تواند دست‌م را بگیرد و از سرگردانی بیرون بیاوردم ...

《یا هادی》(عَلِیهِ السَلام)

از راه دور سلام‌تان می‌کنم...

یا ابالحسن یا علی‌بن‌محمد ایها الهادی النقی یا‌بن‌رسول‌الله یا حجة‌الله علی خلقه...

  • ۹۶/۰۶/۱۴
  • یک دختر شیعه