در عوض من خو نداشتم و نیستم همیشه پیش امام رضا ... عادت هم نکردم که زمان خاصی پیششون باشم ... استادی هم نیست که بشینم پای حرف و روضه هاشون ...
اما امسال برای اولین بار توی عمرم دهه ی فاطمیه رو ( یه روز از دهه ) مشهد بودم ... پیش امام رضا ... چشمام روشن شد با پارچه سیاه ِ حرم که روش نوشته یا فاطمه الزهرا ... و این ینی همه ی لطف خدا که میتونست شامل حالم بشه ...
هر چند الان دوباره دورم ... و خدا میدونه کی دعوت میشم ... اینا رو گفتم که بگم خوشبحالتون که متنعمید به نعمت مشهدی بودن ........
التماس دعا ...
راستی : بُعد ِ منزل نبود در سفر روحانی ... دلت مشهد مونده نگران ِ فاصله ها نباش ...
پاسخ:
عزیز دلم خوش به سعادت واقعا...
...
و حتما من خیلی بی لیاقت بودم که تو این ایام از اقا جدا افتادم...
انشالله دوباره دعوت شی بالام جانم..دلم برات به شدت تنگ شده کنجشگکم:**
....شما دعا کن که ما قدر بدونیم...
: ))
واقعا همین طوره...بیشتر دل باید به حرم اهل بیت وصل بشه تا جسم...