دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

با حجم انتقاداتی که به رهش شده بود، تصور می کردم با خواندن این کتاب، با یک کتاب دوست نداشتنی مواجه می شوم...اما حقیقت این بود...رهش برای من مثل تمام امیرخانی ها معرکه بود...
مثل تمام امیرخانی ها  غرق شدنی بود...
آخ اگه بارون بزنه...
  • ۹۶/۱۲/۱۴
  • یک دختر شیعه

جا کتابی