کاش می شد...کاش بلد بودم...کاش بلد بودیم...کنار خانه تکانی ها...دل تکانی می کردیم برای آمدنت...کاش غبار های نشسته بر روی دل را میزداییدیم...کاش گرد های غفلت که تو را از یاد برده پاک میکردیم...و تو را سر لوحه ی دل خود قرار می دادیم...مولا جان...
این جمعه ی آخر سال ۹۶ هم بدون حضور شما پایان یافت...مثل باقی جمعه های سال...مثل باقی جمعه های سال پیش...مثل جمعه های سال ۹۵،۹۴،۹۳،۹۲،،،۷۶،۷۵،۷۴...، ، ،......، ، ، ...
مثل تمام لحظه هایی که عادت کردیم به نبودنت...عادت کردیم بدون شما حول حالنایمان را احسن الحال کنیم...غافل از این که بدون شما...احسن الحالمان همیشه بالقوه میماند و هیچ موقع بالفعل نمیشود...
کاش ...بلد بودیم امسال دل تکانی میکردیم برای آمدنت...
غبار غم برود...حال خوش شود...روزی...
گل همیشه بهارم...خدا کند که بیایی...
- ۹۶/۱۲/۲۶