دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

"هزار خورشید تابان" و "بادبادک باز" دو اثر نویسنده ی افغان تبار آمریکایی.دو کتابی که دلت می‌خواهد پای هرکدامشان مدت ها اشک بریزی،‌دو کتابی که بخشی از زندگی مردم افغانستان را به تصویر می کشد.

خوب راستش من روزی که رفتم بادبادک باز را بخرم به خانم کتاب فروش گفتم کتاب بادبادک بازو دارین گفتند بله ولی گفت من پیشنهاد می‌کنم هزار خورشید تابانو بگیر خیلی قشنگ تره.

هرچند که فردایش طاقت نیاوردم و سریع رفتم بادبادک باز را هم گرفتم.ولی به نظر من بادبادک باز بسیار بسیار دل نشین تر از هزار خورشید تابان هست.

چیزی که بود این بود که من  بعد از خواندن کتاب هزار خورشید تابان تا مدت های طولانی ای ذهنم درگیر رنج و غمی بود که به یک زن افغان تبار تحمیل شده بود و همین آزرده‌ام می‌کرد. شاید هم من روحیه ی حساسی دارم ولی اگر برگردم عقب قطعا هزار خورشید تابان را نخواهم خواند...و فقط بادبادک باز را خواهم خواند.

ولی شما اگر دل بزرگی دارید جفتش را بخوانید تا نظرتان راجع به مردم افغانستان تغییر کند. تا نظرتان راجع به  مردم همسایه ی کشورمان عوض شود تا ببینید فقط و فقط به جرم افغانی بودن چه رنج هایی باید متحمل بشوند...


  • ۹۷/۰۲/۰۷
  • یک دختر شیعه

جا کتابی