کاش یک تکه سنگ بودم .. یک تکه چوب ، مشتی خاک ،کاش یک سپور بودم ،
یک نانوا ، یک خیاط ، دستفروش ، دوره گرد ، پزشک ، وزیر ، یک واکسی کنارِ خیابان
کاش کسی بودم که تو را نمی شناخت ، کاش دلم از سنگ بود ..
کاش اصلا دل نداشتم ، کاش اصلا نبودم ، کاش نبودی ..
کاش می شد همه چیز را با تخته پاک کن پاک کرد .. آخ !
کاش یکی از آجرهای خانه ات بودم یا یک مشت خاک باغچه ات ..
کاش دستگیره اتاقت بودم تا روزی هزار بار مرا لمس کنی
کاش چادرت بودم ، نه .. کاش دستهایت بودم
کاش چشمهایت بودم ، کاش دلت بودم
نه .. کاش ریه هایت بودم تا نفس هایت را در من فرو ببری و از من بیرون بیاوری
کاش من تو بودم .. کاش تومن بودی ..
کاش ما یکی بودیم .. یک نفر دوتایی ...
...
...
روی ماه خداوند را ببوس
برچسب:عاشقانه های یک دختر شیعه