آخه فدات شم، تو(شما)که میدونی من این دلم به این راحتیا باز نمیشه،آخه فدات شم تو که میدونی من تا نبینمت دلم آروم نمیشه، میدونی چیه؟من دیگه مدت هاست دیگه نه آرزو دارم...نه حاجت دارم...نه هیچی و هیچی...من فقط تو رو میخوام...قربون شکل ماهت بشم...که مطمعنم هرکی ببینتت دیوونت میشه..خوش به حالش هرکی دیدتت...تو آغوشت آروم گرفته...فدات شم...میدونم این روزا دلت گرفته...دل ما هم گرفته برات...فدات شم...تو که دوست نداری بمیرم بعد بیای،مثل همه ی این جوونایی که پر پر شدن و ندیدنت....فدات شم تو که میدونی من عصرای جمعه عین این بچه ها بغ میکنم و دلم می خواد های های گریه میکنم...
فدات شم تا تو نباشی پیشمون هی بی دلیل دلمون میگیره...هی احساس تنهایی میکنیم...هی بی دلیل...بهونه گیر میشیم...
فدات شم...تو که میدونی دخترت، دوریت داره میکشتش...فدات شم تو که میدونی...دخترت جز از تو و برای تو نمیتونه از کس دیگه ای بگه...فدات شم...دلم گرفته...نمیشه اصلا همین فردا بیای؟...
فدات شم تو که میدونی من همیشه به خدا میگم هر چی که بین من و تو فاصله میندازه رو ازم بگیر...فدات شم تو که میدونی من همسری که تو رو ازم بگیره نمیخوام، بچه ای که بین من و تو فاصله بندازه نمیخوامش...دوستی که یاد تو رو از دلم ببره نمیخوامش ...مالی که منو از یاد تو غافل کنه نمیخوامش......من فقط تو رو میخوام...فقط تو... و هرکسیکه بوی تو رو بده...فدات شم الهی...تو که میدونی من هرجا میرم به عشق خودت میرم... من هر جا که دعا میکنم تو رو میخوام...
قربونت بشم حتما امسالم پای نامه ی تقدیرامون گریه کردی ...ولی با دعاهای تو ما خوب میشیم...بالاخره خوب میشیم...
فدات شم ...ما باید الان با خود خودت، پشت سر خودت قرآن رو سرمون میزاشتیم...
آخ که چقدر بغض جمع میشه تو گلوم وقتی برات مینویسم...
عزیز دلم قربونت بشم الهی...
مرا هزار امید است و هر هزار تویی...
همه ی آرزوهام تویی...
هر کجا رفتی و هستی یاد ما هم باش آقا جان...