دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

مگر می شود یک کتاب انقدر قشنگ باشد؟؟؟؟

من او ی رضا امیر خانی را میگویم...

بعد از خواندن ارمیا اش که خیلی به دلم نشست ...کتاب های دیگرش را هم گرفتم از جانستان کابلستان گرفته تا ازبه و بیوتن وقیدارش ولی هیچ کدام طعم ارمیا را نداشت....

ولی من او قشنگی اش به ارمیا میرسید...

  • ۹۴/۱۱/۲۲
  • یک دختر شیعه