دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

مثل تشنه ای که هر چه در پی آب می دود و به سراب می رسد ...

مثل مسافری که از قطارش جا مانده است....

مثل طفلی که در شلوغی ها مادرش را گم کرده است ....

مثل کسی که در شهر غریب گم شده است و کسی ندارد...

مثل کسی که برای یک مهمانی بزرگ همه ی رفقایش دعوتند و تنها او دعوت نیست....

مثل کسی که گریه های امتداد دارش با باران مسابقه گذاشته است...

مثل کسی که دلش شکسته است و هزار تکه شده است...


مثل من..

مثل من که هر چه در پِیَت می دوم و به تو نمی رسم ....

مثل من که حتی جرعت تلوزیون دیدن را هم ندارم...

مثل من که با هر آه م قلبم می خواهد از جا کنده شود...

مثل من که غروب ها غم های عالم در دلم جا می گیرد...

مثل ...

مثل من که حس جا ماندن را دارد....

حس عقب افتادن...

حس دویدن و نرسیدن به تو ...

مثل همه ی این همه سال دلتنگی دلم می خواهدت آقا...

درست روبروی بین الحرمین ...

ادخلو ها...

من باب الحسین...

به سمت...

قبة الحسین(علیه السلام)...

حسین...

جد غریبم...

.

.

دریافت

.


  • ۹۵/۰۸/۲۴
  • یک دختر شیعه

نظرات (۱۰)

عالی بود
پاسخ:
عالی خوندین
: )
  • دچــ ــــار
  • یا حسین یا کربلا

    #اربعین
    پاسخ:
    ...

    : (
    مگر جز خدا که را دارم ؟
    مگر حسین جزئی از پیامبر نیست ؟
    و مگر پیامبر جزئی از خدا ؟
    مگر جز کربلا کجا را دارم ... من غریبم ... نه به غریبی تو ... اما غریبم ...
    تو غریب کشی نمیکنی یا حسین ...
    مرا ببر و نیاور فقط همین /
    پاسخ:
     ...
    فقط همین
    : (
    ایشالا قسمت بشه بری و بریم! :)
    نرفدی تا حالا؟!
    پاسخ:
    ان شالله...
    : )
    نه هنوز سعادت نداشتم
    : (


    من خودم یه کاروان حسرت و آهم

    یکی از نرفته های چشم به راهم

    دل کنعانی و آواره ای دارم

    یه فرات اشکه تو عمق هر نگاهم

    سکوت بیابونا رو دوست دارم

    که فقط گریه کنم به اشتیاقت

    آرزوی هق هق شبامه یکبار

    زندگی کنم تو خلوت رواقت

    زندگی کنم تو خلوت رواقت

    من از قافله جا مونده کجا گریه کنم

    چی میشد میون این پیاده ها گریه کنم

    تو مسیر تو پا برهنه شم

    بلکه اینجوری آروم بشم

    منه از قافله جا مونده کجا گریه کنم

    چی میشد میون این پیاده ها گریه کنم

    خب منم می خوام یه سفر بیام

    خدمت شما آرام بشم


    پاسخ:
    : ((
    سلام خواهر کوچک ..

    خیلی خوبه همچنان برای حقانیت شیعه هنوز قلم میزنید 
    پاسخ:
    سلام به شما
    خیلی ممنون از لطفتون ان شالله قبول درگاه حق تعالی قرار بگیره
    : )

  • عــ ـاکـ ـف ...
  • گاهی هم 
    حس دویدن و 
    دور تر شدن ...........
    پاسخ:
    دقیقا...
    : (
    چقدر زیبا بود... :)
    پاسخ:
    چه قدر لطف دارین
    : ))
    اون فایل صوتی در مورد امام زمان (عج) و اولش در مورد آتش زدن خونه حضرت علی (ع) عالی بود .
    پاسخ:
    نوش جان
    : )
  • بانوچـ ـه
  • سلام عزیزم

    دلیل ِ حال ِ بدم رو در پستی توضیح دادم که امروز غروب (19:17) منتشر میشه.
    اینم لینکش:

    http://banoooche.blog.ir/post/149
    پاسخ:
    سلام چشم مرسی
    : ))

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">