دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

فقط این که بعضی آدم ها ... چه طور به خودشان اجازه می دهند با احساسات هزاران هزار آدم بازی کنند و بعد اسم خودشان را بگذارند انسان...

جدای از آن ها شخص در تصویر جان ماست...جان نه، هستی ماست...تحمل ناراحتی اش برای ما غیر قابل تحمل است...

حواستان باشد دست رو نقطه ی غیرت و تعصب ما نگذارید...

خون به دلش کنید...خدا خون به دلتان می کند...

9 ام دی روز بصیرت امت اسلامی

  • ۹۵/۱۰/۰۹
  • یک دختر شیعه