دلنوشته های یک دختر شیعه

دلنوشته های یک دختر شیعه

در این کشتی درآ،
پا در رکاب ماست دریاها
...
مترس از موج،
'بسم الله مجراها و مُرساها'
..

ما، در...

اصلا من می‌گویم اسم‌ش هم درون آدم انقلاب ایجاد می‌کند...

آدم را دگون می‌کند...و حال آدم را منقلب..

ایام فاطمیه خیلی غریب است...خیلی ...

وقتی صحبت از مظلومیت مولا علی(ع) است...وقتی صحبت از ناموس علی(ع) است...وقتی صحبت از دست های بسته می‌شود...وقتی صحبت...مصیبت سنگین می‌شود...خیلی...

وقتی بنا بر مصلحت باید از لعن علن دشمنان مادر(س) و مولا علی(ع) خود داری کنی...

وقتی یک صدم هیئت هایی که محرم و صفر خرج می‌شود و ایام بی مادری نمی‌شود...وقتی بعضی ها اصلا نمی‌دانند ایام فاطمیه اومده و شروع شده..


...

 فاطمیه مخصوص خواص است...

ارباب همه را در هم می‌خرد...

نگاه نمی‌کند مسیحی هستی یا مسلمان..شراب خوار هستی یا نیستی...و...

اما مادر خواص را می‌خرد...غم این ایام را فقط خواص درک می‌کنند... یعنی اگر غم مادر برایت غیر قابل تحمل شد بدان که شده ای از خواص خودت خبر نداری و مادر نگاهت کرد...اگر حالت امشب منقلب نیست  وبی تفاوت بودی یک جای کارت می‌لنگد....

انقلاب های درون باید از همین روز های مادر شروع شود...

مادر اگر خاص شوی ...خاص الخاص می‌خردت...

سایه ات روی سرم...


  • ۹۷/۱۰/۲۹
  • یک دختر شیعه