امشب ، شب سر نوشت است. شب تقدیر است، هر موقع نزدیک شب های قدر میشود عجیب استرس میگیرم، بعدش با خودم میگویم نکند امسال ظرفیتم کوچک باشد بعدش با توجه به ظرفیت کوچکم، کم پیمانهام را پر کنند.
و یک سال دستانم خالی باشد؟...
اما امسال فهمیدم باید از چند شب قبلش با کریم ابن الکریم تا خود شب قدر معامله کنم. امسال فهمیدم که برای یک کار بزرگ باید از چند وقت قبلش آمادگی در خودت ایجاد کنی، مثلا وقتی میخواهی حرم ارباب بروی، باید قبلش آمادگیش را ایجاد کتی، نه که یکهویی بروی، برای شب قدر هم همین طور است...باید از شب اول ماه مبارک آمادگیرا در خودت ایجاد کنی و هفته ی ولادت کریم ابن الکریم از خودشان کمک بگیری و خود شب قدر با نفس های اول مظلوم عالم امیر المونین در رأس و بعد با باقی اهل بیت بروی...
امسال عجیب است که انقدر برایم درد ناک است و بیشتر از هر سال دیگه بی قرارش شدهام...هرسال که نزدیک تر میشود به ظهور، عجیب آقا غریب میشوند و به دنبال آقا محبینش، یار های خاص و عامش...که هی انگشت نما میشوند تهمت زده میشوند،کم میشوند اطرافشان، و این میسوازندم...که امسال خیلی ها غربال گری میشوند، خیلی هایمان ممکن است، دانه ریز ثبت شویم، و از غربال گری رد شویم، و به درد آقا نخوریم...
...
میگفت واقعا حالا واقعا میشه به امام زمان رسید؟واقعا حالا واقعا این چیزها واقعی هستند؟
جواب داد چرا ما چون نرسیدیم میگیم نیست؟چرا ما چون ندیدیم انکارش میکنیم؟..مشکل از ماست...
میگفت نصف شب ها هم تا سحر توی گوشی کوفتی است و هی پست اینستا را چک میکند و فلان کلیپ فلان رمان و فلان و فلان...
جواب داد حیف این شب های قشنگ نیست اگر سحر های این ماه پاک نشویم، پس کیقرار است پاک شویم؟ اگر قرار نیست در این ماه آقا را بیاوریم پس کی میخواهیم بیاوریمش؟ اگر همین قلیل شیعیان هم یادش نکنند پسکی قرار است به فکرش باشد؟ میگفت در بین ما هم غریب است، میگفت به خاطر گل روی آقا یک ماه هم نمیتوانیم از این کوفتی دست بکشیم؟ اگر جوانی ات را در راهش پیر نکنی پس برای که و چه میخواهی پیرش کنی؟...که بعدش افسوس نخوری که چه را جوانیت را برای قشنگ ترین امامت نداده ای؟...
مثلا میشد امشب با خودتان شب قدرمان را احیا بگیریم...
بخدا عاشق تو پیر شده...
- ۹۸/۰۳/۰۳